مولوی و عرفان | مولوی , مولانا ,اقوال قائل به ناسازگاری اخلاق و دین, تفسیر , شعر

اقوال قائل به ناسازگاری اخلاق و دین
تفسیر روان ابیات مثنوی، غزلیات شمس، فیه ما فیه، سخنرانی اساتید عرفان

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان مولوی و عرفان و آدرس molavipoet.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته. در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان پس از تایید در سایت ما قرار می‌گیرد.






کانال تلگرام صفحه اینستاگرام
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : ف. مرادبیک
تاریخ : جمعه 17 خرداد 1396
نظرات


اقوال قائل به ناسازگاری اخلاق و دین


1️⃣قول اول

مقدمه اول: يك قولش اين قول است كه بگويند: تا ما در انديشة شخص خود و سود و زيان خود هستيم اصلاً هنوز وارد قلمرو اخلاق نشده‌ايم. كانت در رأس اين قائلان است. بعضي‌ها مثل كانت، معتقدند اگر تو در انديشة شخص خودت باشي و طبعاً در انديشة سود و زيان خودت باشي، يعني خودمدار باشي، اصلاً هنوز پا به قلمرو اخلاق نگذاشته‌اي، يعني تا آدم در اين قلمرو هست تاجرمسلك است، تاجر سرمايه‌اي را وارد ميدان مي‌كند تا با سودي به او برگردد؛ چه فرقي مي‌كند بين تاجري كه مي‌گويد در مغازه را باز مي‌كنم، زحمت مي‌كشم براي اينكه شب 100 تومانم شده باشد 120 تومان، با كسي كه مي‌گويد: راست مي‌گويم تا فلان نفع عايدم شود، دروغ نمي‌گويم تا فلان ضرر عائدم نشود؟همة اينها به نظر كانت در واقع در مرحلة مصلحت‌انديشي است، تو باز هم در فكر خودت هستي. وقتي بگويي گران‌فروشي نمي‌كنم چون وظيفة انسان اين است كه گران‌فروشي نكند، هيچ چيزي نمي‌خواهم عايدم شود ـ نه سود مادي نه سود معنوي، نه سود دنيوي و نه سود اخروي، نه سود درازمدت نه سود كوتاه‌مدت، نه سود داراي حيثيت فردي و نه سود داراي حيثيت جمعي.

 مقدمة ثاني سخن اينست كه دين جنان به انسان نظام عقيدتي‌اي ارائه مي‌كند كه آدم نمي‌تواند در آن نظام عقيدتي خودش را فراموش كند، براي اين‌كه دين دائماً پشت هر امر و نهي اخلاقي‌اي يك غايت مي‌خواباند: اين كار را بكنيد براي فلان، اين كار را بكنيد تا به بهشت رويد، اين كار را بكنيد تا به جهنم نرويد، اين كار را بكنيد تا خداوند از شما خشمگين نشود، اين كار را بكنيد تا خدا از شما خوشنود شود، اين كار را بكنيد تا به خدا نزديك شويد و قس علي هذا؛ آن وقت اگر آدم به اين نكات اشعار داشته باشد، دائماً اين وضع را دارد كه اين كار را مي‌كند براي آن غرض، اين كار را نمي‌كند براي آن غرض. اين معنايش اينست كه اگر من براي اخلاقي زيستن بايد خودم را فراموش كنم و دين نمي‌گذارد خودم را فراموش كنم، پس دين با اخلاق ناسازگاري دارد، يعني اصلاً بوتة اخلاق را از بيخ مي‌كند.


2️⃣قول دوم

 يك قول دومي در اين‌جا وجود دارد و آن اينست كه دين مزاحم اخلاق است. چرا دين مزاحم اخلاق است و نمي‌گذارد اخلاق رشد بكند؟ گفته‌اند به خاطر اين‌كه دين بين انسان‌ها تفكيك مي‌كند، با اين‌كه اخلاق اقتضاء مي‌كند كه به همة انسان‌ها به يك چشم نگريسته شود. به تعبير ديگري گويا مي‌خواهند بگويند يكي از مباني اخلاق تفاوت قائل نشدن بين انسان‌هاست در اموري كه از يد اختيارشان بيرون است. من اين را به لسان فني‌تري مي‌خواهم خدمتتان عرض بكنم؛ ببينيد شكي نيست كه بين ما انسان‌ها تفاوت طبيعي كه وجود دارد، بالأخره ضريب هوشي شما با من فرق مي‌كند، قدرت حافظه‌تان با من فرق مي‌كند، بينايي چشمتان با من فرق مي‌كند و قس علي هذا. تفاوت‌هاي طبيعي ارادي‌ـ اختياري نيستند يعني ناشي از اراده و اختيار خود من نيستند، اين‌كه من پسر به دنيا آمدم نه دختر، اين‌كه من لاغراندامم نه چاق،اينها ارادي ـ اختياري نيستند.

حالا گفته مي شود اخلاق اقتضاء دارد كه وقتي تفاوتي طبيعي است، يعني ارادي‌ـ اختياري نيست، تفاوت حقوقي به دنبالش نيايد؛ تفاوت حقوق فقط به دنبال تفاوت‌هاي اراديِ اختياري بيايد. مثلاً اگر شما با اراده و اختيار خودتان چهار ساعت بيشتر كار نكرديد و رفيقتان با اراده و اختيار خودش هشت ساعت كار كرد، اين تفاوت، تفاوت ارادي اختياري است و خب البته بايد تفاوت حقوقي را هم شامل بشود، و بايد به شما نصف آن رفيقتان مزد بدهيم؛ اين اشكالي ندارد. اگر ما تفاوت حقوقي را دائرمدار تفاوت‌هاي غيرطبيعي بكنيم اشكالي ندارد، اما ديگر نمي‌شود تفاوت‌هاي حقوقي را دائرمدار تفاوت‌هاي طبيعي بكنيم، يعني دائرمدار تفاوت‌هايي كه ارادي‌ـ اختياري نيستند؛ يعني بگويند چون تو زني اين‌طوري، چون تو مردي آن‌طوري، چون تو لاغري اين‌طوري چون تو ضريب هوشي‌ات فلان است فلان و چون تو ضريب هوشي‌ات بهمان است بهمان.

پس مي‌خواهند بگويند كه يكي از مباني اخلاق اينست كه فقط تفاوت‌هاي غيرطبيعي تفاوت‌هاي حقوقي بياورند، و تفاوت‌هاي طبيعي تفاوت‌هاي حقوقي نياورند. اين يعني به انسان‌ها به يك چشم نگاه كنيم با اين‌كه تفاوت‌هاي طبيعي دارند. ولي مي‌گويند دين اين كار را نمي‌كند؛ دين برای تفاوت هاي طبيعي هم تفاوت‌هاي حقوقي بار مي‌كند. مثلاً معامله‌اي كه دين به تو متدين مي‌گويد كه با هم‌كيشانت بكني متفاوت با معامله‌اي است كه به توي متدين مي‌گويد با غير هم‌كيشانت بكني. بالأخره دين از تو مثلاً به‌عنوان مسلم مي خواهد معامله‌اي كه تو با مسلمين داري با معامله‌اي كه با غير مسلمين داري، كم يا بيش، تفاوت داشته باشد.

هيچي گفته بود كه آقا چه ديني است كه آدم واردش مي‌خواهد بشود خِتنه‌اش مي‌كنند، خارج مي‌خواهد بشود گردنش را مي‌زنند! اين دين شد؟! خب اينست ديگر، ارتداد يعني چه؟ ارتداد يعني اگر تو به عقيده‌اي رسيدي كه خدا وجود ندارد يا محمد بن عبدالله نبي خدا نيست، اگر به اينها رسيدي آن‌وقت با تو چه كار مي‌كنند؟ خب حالا به اين عقايد رسيدن اختياري است؟

اين يك نكته‌اي است كه آقا من خيلي روي آن تأكيد مي‌كنم و خود شما هم به آن فكر كنيد؛ آقا اعتقاد به چيزي پيدا كردن امر اراديِ اختياري است؟ ببينيد مي‌شود به كسي گفت كه اين عقيده‌اي را كه پيدا كرده‌اي اظهار نكن، چون اظهار يا عدم‌اظهار عقيده يك امر اختياري است. مي‌شود به كسي كه عقيده‌اي پيدا كرده است گفت كه چنان رفتار كن كه گويي اين عقيده را پيدا نكرده‌اي، اين هم تا حدي اختياري است، البته نه به اندازة اولي. اما يك امر سومي كه ديگر اصلاً امكان ندارد اينست كه بگوييم عقيده‌اي را كه پيدا كرده‌اي از دست بده؛ آيا آدم مي‌تواند عقيده‌اي را كه پيدا كرده است از دست بدهد؟

خب حالا شما مي‌گوييد ارتداد هم همين‌طور است؛ ارتداد يعني عقيده‌ات را اظهار نكن، اختياري هم كه هست. آن وقت يك بحث ديگري پيش مي‌آيد: چرا شماها حق داريد عقايدتان را اظهار كنيد و من حق ندارم عقيده‌ام را اظهار كنم؟ چه مجوز اخلاقي‌اي وجود دارد كه يك تيپ از انسان‌ها حق داشته باشند عقايدشان را اظهار كنند و يك تيپ ديگر از انسان‌ها حق نداشته باشند عقايدشان را اظهار كنند؟ به چه دليلي؟ به نظر مي‌آيد كه در بعضي از موارد اين صادق است كه ما بر يك تفاوت‌هاي طبيعي، تفاوت‌هاي حقوقي بار مي‌كنيم، و اين اختصاصي هم به دين اسلام ندارد، البته در اديان ابراهيمي شديدتر است.

عقايد ما مثل امور وراثي به ما به ارث رسيده است، همين‌طور كه من رنگ چشمم را از پدرم به ارث برده‌ام، همين‌طور كه خيلي از اوصاف جسماني‌ام را از پدر و مادر و اجداد پدري و اجداد مادري‌ام به ارث برده‌ام، آدم بسياري از عقايدش را همين‌طور مِن غيرعمدٍ و اختيارٍ پيدا مي‌كند. يعني گزينشي وجود ندارد كه من رفته باشم تمام مكاتب فلسفي، ديني، مذهبي، اخلاقي، عرفاني عالم را خوانده باشم و بعد ديده باشم كه اسلام و آن هم تشيع و آن هم شيعة اثني‌عشريه و آن هم اثني‌عشرية جمعكران‌برو شد حق. آقا اين انصافاً كجا صورت گرفته است؟آن وقت جالب اينست كه ما دينمان را اين‌جوري انتخاب نكرده‌ايم و بعد مي‌گوييم: ولي بقية مردم بايد تحقيق مي‌كردند و به دين ما مي‌آمدند. مگر تو با تحقيق دين خودت را انتخاب كرده‌اي كه از بقية مردم انتظار داري آنها هم تحقيق كنند؟

من نمي‌خواهم بگويم اين سخن در همة موارد درست است ولي با اين همه اگر انصاف بدهيم به نظر مي‌آيد بعضي جاها اديان مي‌خواهند بر تفاوت‌هاي طبيعي، تفاوت‌هاي حقوقي بار كنند. اين‌كه مي‌خواهند رفتار منِ هم‌كيش... و قس علي هذا ديگر، حالا ديگر بقيه‌اش را هم نگويم؛ تولّي، تبرّي اينها همه از عِداد همين امورند. ببينيد نمي‌گويم دست از تولّي و تبرّي‌تان برداريد، مي‌خواهم بگويم شاهد مثال براي اين قول مي‌شود پيدا كرد، حالا از اين دفاع كنيد. تولّي يعني چي؟ يعني تو مسلمان را بيشتر از مسيحي دوست بدار، غير از اينست؟ و مسيحي را بيشتر از ماركسيست. چرا؟ تو دعا كه مي‌كني بگو خدايا مسلمين را فلان، البته بعضي از ما كه اصلاً نمي‌گوييم مسلمين، مي‌گوييم خدا شيعيان آل علي را در هر كجا كه هستند فلان؛ نه آقا بگو خدايا تمام انسان‌ها را در هر كجا كه هستند حفظشان كن، هر جا هستند هدايتشان كن، هر جا هستند سالمشان بدار، هر جا هستند موفقشان بدار. چرا فقط شيعة اثني‌عشري جمعكران‌برو؟ اين چه خصوصيتي دارد؟ مي‌گوييد چون ما بر حقيم، خب آنها هم مي‌گويند ما بر حقيم؛ مي‌گوييد آنها دليل ندارند، خب مگر تو دليل داري؟

مصطفی ملکیان،فیدئیزم

 


مطالب مرتبط با این پست
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








با توجه به افزایش روز افزون منابع مجازی در مورد عرفان به ویژه درباره شاعر بزرگ ایرانی مولانا جلال الدین مشهور به مولوی و بیان مطالب غیر کارشناسی درشبکه های مجازی، برآن شدیم تا با استفاده از سخنان اساتید مطرح عرفان و مولوی شناسان با اطمینان از صحت مطالب و منابع چکیده ای از شرح حکایات مثنوی، فیه ومافیه، ابیات دیوان شمس و فایلهای سخنرانی در این خصوص و سایر عرفا را در اختیار علاقمندان قرار دهیم.
براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود